کد مطلب:224019 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144
خلع و لبس
درباره ی خلع و لبس می فرماید: آیا ما برای آفریدن صورت نوعیه و ماده اولیه از كسی كمك گرفتیم یا عاجز ماندیم در خلق كردن اول بار تا در لبس دوم و آفریدن مخلوق دربار دوم عاجز باشیم.
خلع بمعنی كندن لباس تركیبی است و لبس بمعنی پوشاندن لباس دیگریست انسان در زمینی ساده و بائر بنائی می نماید و پس از مدتی آنرا خراب می كند و بنای دیگری بسبك دیگری می سازد اول را خلع و دوم را لبس گویند این حوادث پی در پی متواتر و متوالی كه بر موجودات عارض می شود هر یك خلع و لبس است.
یك وقت بنئی را خراب می كنند خلع صورت می نمایند و چون می سازند لبس نموده لباس نوی بآن می پوشانند یك وقت بدون خراب كردن لباس نوی از ترمیم و تعمیر و رنگ و سبك بر آن بمنظور تكمیل می پوشانند اولی را لبس پس از خلع گویند و دومی را لبس پس از لبس كه موجب تكامل صورت عینیه می شود.
لبس پس از لبس كمالی بالای كمال است و لبس پس از خلع كمالی بعد از فقدان كمال است مانند پوشیدن پالتو روی لباس یا عبا و شنل روی جامه و در همه این خلع و لبسها كه از آزمایش حاصل می گردد حیاتی نو و زندگی نوین افاضه می شود.
پس دنیا و آخرت و مرگ و قبر و برزخ و قیامت و حشر و نشر و معاد و حساب و كتاب و میزان و صراط و جهنم و بهشت همه مراحل خلع و لبس بر گوهر وجود انسان است تا بكمال لایق خود برسد و در هیچ مرحله ی نفس انسانی نمی می رد و فانی و زائل و محو و نابود نمی گردد بلكه در این درجات حادثه و مراتب عارضه كمال پس از كمال ظهور می كند تا حقیقت مكنون نفس تجلی و ظهور نماید.
انتم تموتون كما تنومون شما می میرود مثل آنكه می خوابید - بیدار می شوید مانند مبعوث شدن و برانگیخته شدن و این حركت كمالی استمراری و غیرقابل وقفه و تعطیل است با این تفاوت كه برخی مدت خوابشان زیاد و بعضی كم است گاهی یك عمر آدمی بخواب است تا بیدار و هشیار گردد و اكثر هشیار و بیدارند مگر كمی خواب بروند.
این حركت جوهری و صوری بهم مرتبط و مربوط است و حركت نزولی و صعودی
[ صفحه 409]
آدمی در مراحل جماد و نباد و حیوان تا بنفس انسان كامل برسد درست مانند حركت نزولی و صعودی همان موالد و موالید است كه حركت قوسی مارپیچی صعودی دارند و همه منظومه های شمسی و كرات عالم بهمین صورت در حركت كمالی هستند با استعداد قوای مكنونه مستعده آنها بفعلیت محضه درآید و بكمال مطلوب خود برسند و تجسم اعمال آدمی در منظر و مرآی او برای تنبه و توجه و مراقبت كمالی اوست.
چنانچه در آیاتی مانند آیه 50 سوره نساء می فرماید: من قبل ان نطمس وجوها فتردها علی ادبارها رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید محو و اثبات صورت خوب و بد و خلع و لبس صورتهای زشت و زیبا بر آدمی در نشئات بعد برای هدایت و تكامل آنهاست و اعمال زشت دنیا موجب صورت زشت آخرت می گردد و اعمال خوب و پسندیده در دنیا علت تصویر صورت خوب آخرت می گردد:
خرم انروز كزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
دلم از وحشت زندان سكندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملك سلیمان بروم
بهوا داری او ذره صفت رقص كنان
تا بسر منزل خورشید درخشان بروم
خلع بمعنی كندن لباس تركیبی است و لبس بمعنی پوشاندن لباس دیگریست انسان در زمینی ساده و بائر بنائی می نماید و پس از مدتی آنرا خراب می كند و بنای دیگری بسبك دیگری می سازد اول را خلع و دوم را لبس گویند این حوادث پی در پی متواتر و متوالی كه بر موجودات عارض می شود هر یك خلع و لبس است.
یك وقت بنئی را خراب می كنند خلع صورت می نمایند و چون می سازند لبس نموده لباس نوی بآن می پوشانند یك وقت بدون خراب كردن لباس نوی از ترمیم و تعمیر و رنگ و سبك بر آن بمنظور تكمیل می پوشانند اولی را لبس پس از خلع گویند و دومی را لبس پس از لبس كه موجب تكامل صورت عینیه می شود.
لبس پس از لبس كمالی بالای كمال است و لبس پس از خلع كمالی بعد از فقدان كمال است مانند پوشیدن پالتو روی لباس یا عبا و شنل روی جامه و در همه این خلع و لبسها كه از آزمایش حاصل می گردد حیاتی نو و زندگی نوین افاضه می شود.
پس دنیا و آخرت و مرگ و قبر و برزخ و قیامت و حشر و نشر و معاد و حساب و كتاب و میزان و صراط و جهنم و بهشت همه مراحل خلع و لبس بر گوهر وجود انسان است تا بكمال لایق خود برسد و در هیچ مرحله ی نفس انسانی نمی می رد و فانی و زائل و محو و نابود نمی گردد بلكه در این درجات حادثه و مراتب عارضه كمال پس از كمال ظهور می كند تا حقیقت مكنون نفس تجلی و ظهور نماید.
انتم تموتون كما تنومون شما می میرود مثل آنكه می خوابید - بیدار می شوید مانند مبعوث شدن و برانگیخته شدن و این حركت كمالی استمراری و غیرقابل وقفه و تعطیل است با این تفاوت كه برخی مدت خوابشان زیاد و بعضی كم است گاهی یك عمر آدمی بخواب است تا بیدار و هشیار گردد و اكثر هشیار و بیدارند مگر كمی خواب بروند.
این حركت جوهری و صوری بهم مرتبط و مربوط است و حركت نزولی و صعودی
[ صفحه 409]
آدمی در مراحل جماد و نباد و حیوان تا بنفس انسان كامل برسد درست مانند حركت نزولی و صعودی همان موالد و موالید است كه حركت قوسی مارپیچی صعودی دارند و همه منظومه های شمسی و كرات عالم بهمین صورت در حركت كمالی هستند با استعداد قوای مكنونه مستعده آنها بفعلیت محضه درآید و بكمال مطلوب خود برسند و تجسم اعمال آدمی در منظر و مرآی او برای تنبه و توجه و مراقبت كمالی اوست.
چنانچه در آیاتی مانند آیه 50 سوره نساء می فرماید: من قبل ان نطمس وجوها فتردها علی ادبارها رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید محو و اثبات صورت خوب و بد و خلع و لبس صورتهای زشت و زیبا بر آدمی در نشئات بعد برای هدایت و تكامل آنهاست و اعمال زشت دنیا موجب صورت زشت آخرت می گردد و اعمال خوب و پسندیده در دنیا علت تصویر صورت خوب آخرت می گردد:
خرم انروز كزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
دلم از وحشت زندان سكندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملك سلیمان بروم
بهوا داری او ذره صفت رقص كنان
تا بسر منزل خورشید درخشان بروم